امیرحسین جونمونامیرحسین جونمون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
اميرعلي جونموناميرعلي جونمون، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

❤مردهاي کوچک من ❤

پسرک شیرین زبونم

1392/3/21 12:31
نویسنده : LESWIET امیرحسین
331 بازدید
اشتراک گذاری

پریشب که پیشش خوابیده بودم تا خوابش ببره میگفت

مامان.یه چیزی بگم!!تعجب.میگم بگو عزیزم.میگه پنکه کجاست؟!

از وقتی رفتیم شمال عاشق پنکه سقفی شدهخنده

اونروز به مامانیش که دراز کشیده بود میگفت مامانی

بلند شواز خود راضیمامانی طفلی بلند شده نشسته.میگه نه

بلند گنده شوخنده(یعنی پاشو بایست)!

امروز مامان نازش بهش گفت امیر حسین خوبی؟

میگه خوبم بد نیستمبغل

اونروز بابا علیرضا داشت ریشهاشو میزد.رفته موزن برقی

من رو برداشته میکشه به صورتش میگه

مامان منم ریش بزنمنیشخندمیگم تو هنوز بلد نیستی

دماغتو تمیز کنی میخوای ریش بزنی؟

رفته دستمال آورده میکشه به دماغش میگه

حالا بزنم؟!ماچ

خلاصه که پسرکم:

میگن آدم فقط یکبار عاشق میشه.اما من هروقت

صداتو میشنوم دوباره عاشق میشم!!!ماچقلب

 

 

دیروز دیدم صدام میکنه .رفتم تو اتاقش با این صحنه روبرو شدم!!

 

اولین بلال خوری زندگی رو عشقهنیشخند


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

م...
21 خرداد 92 9:51
مامان امیر حسین این ابرا نمی ذاره روی ماهشو ببینم.

فداش بشم مثل جواهر تووی کشو.
ولی مواظبش باش خدای نکرده مثل عمه شیطونی نکنه. اونم با کمد.


ممنون عمه آره خیلی مواظبشم ولی گاهی اوقات هم زیرآبی میره!
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
21 خرداد 92 15:08
الهی خاله فدای این مـــردکوچکــــ بشه ...
نوووووووووووووش جونتـــــ عزیزدلم ...
مامانی مااااااااااااااااااچ گنــــــده یادتــــ
نره ....


چشم حتما.تو هم امیرعلی ما رو بوبوس بکن
مامان قندعسل
22 خرداد 92 1:39
خصوصی
زهره مامان آریان
22 خرداد 92 7:44
قربون اون شیرین زبونیت.پاشو گنده شو خیلی باحال بود.
الان میشه برا خاله توضیح بدی دقیقا تو کشوی کمد چیکار میکنی؟


هیچی مشغول زیاد کردن کار مامان بودم.لباسا رو میریزم بیرون میپرم اون تو!
نازنین (مامان ثنا)
25 خرداد 92 16:27
مامانی میگم من این گل پسر و با اون بلالش نوش جان کنم آیا؟؟؟؟؟اجاااازه ؟خوشمزه من
قبرون اون گنده بلند شو گفتنت بشمشیرین زبون


از طرف من ثنا جونی رو بوس بوس بکن خاله جونی
مامان مهبد كوچولو
27 خرداد 92 8:48
عزيززززززززززم شيرين زبون كوچولو خيلي بامزه بود .


میسی خاله
ریحانه
28 خرداد 92 15:51
ای وای من جوجه چه دلبریا میکنه؟!!! بلند گنده شو؟
زمنو هم بلال خواست خب...
نمیتونه بخوره که


الهی .انشاالله به زودی بلال خور هم میشی زمنو جون
مامان فرشته کوچولو
30 خرداد 92 4:50
قربونت برم که میخوای از الان ریشاتو بزنی خیلی جیگری


میسی خاله
مامان قندعسل
1 تیر 92 1:03
بلند گنده شو خیلیی باحال بود.
مامانی فکر کنم پسرمونو قورتش دادی با این شیرین زبونیاش از طرف من حسابی ببوسش


اره گاهی خیلی جلوی خودمو میگیرم!تو هم ارتین کوچولوی ما رو ببوس
امير علي
6 تیر 92 15:48
اي جانم نازي


ممنونم عزیزم