به به چه سفری بود!
دوشنبه ی هفته ی پیش به قصد مسافرت چمدونها رو به کمک آقاگلی بستم و روز سه شنبه ساعت پنج راه افتادیم ساعت شش صبح با مامان اینا اول جاده ی چالوس قرار داشتیم و بعدش با هم راه افتادیم. توی راه یکی دوبار ایستادیم ولی چون جاده خلوت و خوب بود زود رسیدیم و صبحونه رو رفتیم توی جنگلهای سیسنگان تناول نمودیم بعدش رفتیم ویلا و وسایل رو جابجا کردیم.هرچند که گل پسر همون موقع که رسید اصلا تو نیومد و یکراست با بابایی رفتن کنار دریا شب رفتیم کنار دریا.هوا خیلی خوب بود.کلی هم عکس گرفتیم.فرداش رفتیم نوشهر و یکم خرید کردیم از اونجا هم واسه باباعلیرضا کیک گرفتیم چون روز دهم مهر بود و روز تولدش اومد...