امیرحسین جونمونامیرحسین جونمون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
اميرعلي جونموناميرعلي جونمون، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

❤مردهاي کوچک من ❤

باران پاییزی

1391/8/6 18:27
نویسنده : LESWIET امیرحسین
341 بازدید
اشتراک گذاری

همیشه غروبهای پاییز وقتی که بارون میومد و بابا علیرضا هم خونه

نبود پشت پنجره می ایستادمو تنهای تنها به بارون نگاه میکردم.

اما امروز با مرد کوچیکم که شده همدم تنهاییام پشت پنجره

ایستادیم و بارونو نگاه کردیم.اینبار اصلا غمگین نبودم.چون پسرکم

کنارم بود و همین حس مادرونه یعنی یه دنیا خوشحالی.

خوشحالی از جنس غرور.آره مامانی من مغرورم.به تو مغرورم.

به تو که هر لحظه ی بودن با تو رو با همه ی دنیا و دار و ندارش

عوض نمیکنم عزیزکمniniweblog.com

             

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

علامه کوچولو
6 آبان 91 20:10
جانـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
باران پاییزی گوارای لحظه های نابتان


ممنونم لطف کردی
ریحانه
8 آبان 91 16:08
حس ناب مادری زیباترین احساس دنیا باید هم از این بابت مغرور باشید
مامان قند عسل
8 آبان 91 22:18
چه جالب منم همین حسو داشتم. خصوصی هم داری
م...
10 آبان 91 10:39
چی می خوری عزیز عمه!


سیب زمینی با سس.سسش خیلی مهمه