امیرحسین جونمونامیرحسین جونمون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه سن داره
اميرعلي جونموناميرعلي جونمون، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

❤مردهاي کوچک من ❤

مادرانه

1391/7/13 0:40
نویسنده : LESWIET امیرحسین
339 بازدید
اشتراک گذاری

تمام سلول های بدنم..

 

تو را میخواهند...

نگاهت که میکنم...حض میکنم...

تو که باشی چرخ روزگارم بر وفق مراد میچرخد...

دنیا را میخواهم برایت...

فدایت میشوم..با تمام وجودم...بی منت!

آرامم میکنی...

نفس هایت...مرا تا سرحد جنون میبرد...اغراق نمیکنم...

...برایت دعا میکنم.... عمر نوح را برای تو میخواهم...

شاید کم است؟...عمر من هم هست جان مادر اضافه اش میکنم

خاری..خاشاکی...گزندی...دور از تو باد...همه را به جان میخرم...

اشکهایت...نبینمشان...هیچ گاه...مگر از لبخند دلت باشد...

برای من تو اسطوره ای...اسطوره ی بودن...هستی...حیات

و اینها را....همه را....در نگاه تمام مادران میبینم...

و شگفت زده میشوم...خدایم...چه کردی...

این چه حسی است...؟!

خدایا شکر که من را زن خلق کردی...برای حس اینهمه لذت و عاشقی...شکر...

   

       

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

علامه کوچولو
14 مهر 91 15:15
خدایا شکرت مرا دختر آفریدی تا پدر و مادرم بگویند تو رحمت نازل شده خداوندی
خدایا شکرت مرا به مقام همسرس رساندی تا بگوید تو مایه آرامش منی
و خدایاشکرت مرا افتخار مادری عطا نمودی تا فرزندم به چشم امن ترین پناهگاه چشمهایم را با نگاه معصومانه اش نوازش کند
خدایا شکرت مرا زن آفریدی تا دامنم گذرگاه معراج بزرگ مردان مسیرت باشد.
خدایاشکرت

مرسی خیلی قشنگ بود

م...
15 مهر 91 15:02
جان دلم.
چقدر قشنگ بود. چقدر با احساس. واقعا مادرانه...


لطف داری عمه