پارک
دیروز عصر مامان جون اومد خونمونوقتی میخواست بره من و کلوچه
هم باهاش رفتیم تا با هم بریم پارک.خلاصه با هم رفتیم و کلوچه
کلی تاب بازی و سرسره بازی کردالبته هنوز واسه سرسره
یک کم کوچیکه و وقتی از اون بالا ولش میکردم که سر بخوره
یه کوچولو میترسید و مدام میگفت بییم بییم یعنی بریم بریم
خلاصه یکی دو ساعت بازی کردیم و بعدش مامان جون
رفت خونشون و ما هم برگشتیم خونه
بعضی از حرفای اشتباهکی کلوچه ی مامان:
آب بازی(آب بایی)
آب(آبه)
ماکارونی(مهنوم)
جارو(دوورو)
موبایل(مبال)
مامانی(مامایی)صرفا چون بابا رو میگه بابایی!!
آقا(آگا)
باباجون(بابادو)
کارتون(دون دون)
از اینا(آنا)
مال منه(موله منه)
سیب(شیب)
لباس و پوشک وکفش و جوراب(جی جی)
فعلا همینا به ذهنم میرسید البته خیلی بیشتر از این حرفاس