زودتر از آنچه فکر کنیم!
پسرک هر روز با اشاره به بازوهای کوچکش و به تقلید از بابا میگه:
مامان بازو رو داری!
تازگیا شده پرو پا قرصه کشتی و شاخ و شونه کشیدن واسه بابا
گاهی که بابای خسته از کار بهم میگه واسم یه لیوان آب میاری؟میگه بابا من
میارم.مامان زنه.من مردم.قویییییییییییم...
چیزهای سنگین رو به خیال معصومانه ی خودش واسم بلند میکنه...
و آخرش بادی به غبغب میندازه که یعنی آرررررررررررره!اییییییییییییینه!
با بابا مچ میندازن...
غرق رویا میشم...
یعنی میشه روزی رو ببینم که عشقت تکیه به بازوهای مردونه و شبیه بابای تو
داده و داره از دلتنگیهای عاشقانش واست میگه!؟
بی شک اونروز هیچی از خدا و تمام دنیاش نخواهم خواست...جز دیدن
خنده های از سر خوشبختیه تو
.: امیرحسین جونمون تا این لحظه ، 3 سال و 24 روز سن دارد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی