زودتر از آنچه فکر کنیم!
پسرک هر روز با اشاره به بازوهای کوچکش و به تقلید از بابا میگه: مامان بازو رو داری! تازگیا شده پرو پا قرصه کشتی و شاخ و شونه کشیدن واسه بابا گاهی که بابای خسته از کار بهم میگه واسم یه لیوان آب میاری؟میگه بابا من میارم.مامان زنه.من مردم.قویییییییییییم... چیزهای سنگین رو به خیال معصومانه ی خودش واسم بلند میکنه... و آخرش بادی به غبغب میندازه که یعنی آرررررررررررره!اییییییییییییینه! با بابا مچ میندازن... غرق رویا میشم... یعنی میشه روزی رو ببینم که عشقت تکیه به بازوهای مردونه و شبیه بابای تو داده و داره از دلتنگیهای عاشقانش واست میگه!؟ بی شک اونروز هیچی از خدا و تمام دنیاش نخوا...
نویسنده :
LESWIET امیرحسین
1:12