تولد پسر خاله
دیروز تولد ثمین بودولی کلوچه مثل همیشه از پیش کیک تکون
نخورد و منم که از خدا خواسته همه ی عکس ها رو از اون گرفتم.
طفلکی ثمین.
تازه کلی هم با هم دیگه شمعها رو فوت کردیم که صد سال زنده
باشیم
راستی دیروز آرایشگرشو بابا علیرضا آورد خونه ی مامانی تا موهای
جوجو رو کوتاه کنه.آخه وقتی میبریمش مغازش خیلی گریه
میکنهخلاصه ده نفر واسش شکلک در آوردنو نمایش بازی
کردن تا آرایشگر بیچاره تونست موهاشو کوتاه کنه.
ماشاالله موهاش انقدر پره که این ماجرا هر سه ماه تکرار میشه.
عزیز دلی وقتی به دنیا اومدی هم موهات ریخته بود روی گردنت
مامانی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی