سه دو یک!!میریم واسه خونه تکونیه عید!
دوباره داره میاد...نوروز.با بوی خوش تمیزی و تازگی. کشوهای مرتب.فرشهای تمیز.پرده هایی که ازشون بوی پودر لباسشویی میاد!همه چیز تازه و نو. خیلی دوست دارم این حال و هوا رو. امسال هم داره کم کم به پایان خودش نزدیک میشه.من هم گفتم چه کاری بهتر که خونه تکونی رو شروع کنم با سرعت کم و کاملا سر فرصت.که نه من خسته و کلافه بشم و نه گل پسر هیچوقت از ته قلبم حاضر نبودم کار خونمون رو یکنفر دیگه که هیچ احساسی به خونه و وسایل ما نداره بیاد و انجام بده! مگر دو سالی که به اجبار یکنفر رو آوردیم برای شستن دیوارها و گردگیری که یکسالش رو باردار بودم و سال بعد هم امیرحسین مامان خیلی کوچولو ...