سی و هشت ماهگی
ماهگیت مبارک آرامش من
روز بروز داری بزرگ و بزرگتر و عاقلتر میشی عزیز دلمدیروز میگفتی مامان
بستنی میخوام!گفتم برو از توی فریزر بردار!رفتی و گشتی و پیداش کردی بعدم
در فریزر رو دوباره بستی و اومدی ! بابا کلی تعجب زده شده بود!میگفت
یعنی این جیرجیرک انقدر بزرگ شده که بره دره فریزر رو باز کنه بستنی برداره
دوباره ببنده؟!
توی کارهای خونه اگر حالش رو داشته باشی خیلی کمکم هستی
تا حالا نشده اتاقت رو تنها مرتب کنم.عادت کردی که همیشه کمکم کنی توی
مرتب کردن اسباب بازیهات!البته تنها هم هیچوقت اینکار رو نمیکنی!همیشه باید
کمکت کنم وگرنه بیخیال میشی
چند روز پیش همش میگفتی مامان منم برم مهد کودک؟!احساس میکنم
دوست داری با بچه ها بازی کنی!تصمیم گرفته بودم روزی دو سه ساعت بزارمت
که دیروز توی نی نی سایت خوندم یکی از مامانها بچش از توی مهد کودک
ویروس مننژیت گرفتهمنم ترسوووووو...دیگه کلا از رفتن به مهد منصرفت
کردم!عوضش قرار شد تند تند بریم پارک و چهار پنج ماه دیگه یه کلاس بنویسمت.
حالا یا زبان یا شنا یا ژیمناستیک.
البته زیاد دوست ندارم مثل چیزی که مد شده و خیلی از مامانها هم میکنن
از این کلاس درت بیارم ببرم توی اون کلاس!!
بیشتر دوست دارم بچگی کنی و تا مدرسه نرفتی از این آزادی و فراغت
نهایت لذت رو ببریچون هر آدمی فقط همین شش سال اول
رو آزاده و از اون به بعد تا آخر عمرش باید روی قانون و محدودیت زندگی کنه!
الان که دارم مینویسم سه روز از تموم شدن ماه رمضون و عید فطر
گذشته.چون افتاده بود به آخر هفته چهار روز تعطیلی داشتیم و بخاطر
شلوغیه جاده ها و گرمای هوا مسافرت نرفتیم.دیروز یه پیک نیک سه نفره
داشتیم که خییییییییییلییییییی خوش گذشت.رفتیم پارک جنگی چیتگر و بعدش
باغ وحش ارم .صبح رفتیم و غروب برگشتیم.واسه ناهار هم بساط جوجه رو
بابا راه انداخت.به بابا میگفتم گاهی آدم چقدر لازم داره که اینطوری بیاد گردش!
عکسهات رو که آماده کردم توی پست بعد مفصلتر تعریف میکنم مامانی.
از حرف زدن اینروزهات بگم که زبون شیرینت توی هیچی کم نمیاره.
به هیچوجه حرفهای زشت نمیزنی.البته متوجه شدم که بلدی ولی انقدر
با شعوری که اصلا ازشون استفاده نمیکنی.روابط اجتماعیت خیلی
خوب شده .اینرو توی پارک و از پیش قدم شدنت واسه دوستی با بچه ها
میشه فهمید.هنوزم به عکس میگی عسک و من کلی کیف میکنم
به واستا هم میگی بایشتا!هنوزم عاشق آب بازی هستی و جزو
کارهای هر روزته!غذا خوردنت هم ماشاالله خوبه.همه چیز دوست داری غیر از
تخم مرغ آبپز که به خودم رفتی و خورشت فسنجون که ازش متنفری و این رو
به بابا رفتی!
دووووووووووووووووووست داریییییییییییییییییییم آقا گلیییییییییییییییی
چند تا از عکسهای آتلیه ی تولد سه سالگی
عاااااااااااااااااااااااااااااااشق تاب بازی