امیرحسین جونمونامیرحسین جونمون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه سن داره
اميرعلي جونموناميرعلي جونمون، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

❤مردهاي کوچک من ❤

یه پسر دارم شاه نداره!

1393/3/19 13:52
نویسنده : LESWIET امیرحسین
601 بازدید
اشتراک گذاری

یه پسر کوچولو دارم که شاه نداره یا حداقل شبیهش رو ندارهچشمکاین روزا هر وقت

من و بابا ناراحت باشیم میاد میشینه میگه بگو مامان!تعریف کن ببینم کی اذیتت کرده!

و همین جمله و قیافه ی مثلا غمگینی که به خودش میگیره کافیه واسه

فراموش کردن همه ی آدمهای این دنیا و اذیت و آزارهاشونآرامبعدش با تکیه روی

حرف ش میگه اشکالی نداره.گاهی فکر میکنم آره انگار اشکالی هم نداره.

چیزهای کوچیک فکری توی زندگی(چیزها ونه مشکلات) که نمیتونن خوشبختیه

آدم رو ازش بگیرن .اونم با وجود این پسر کوچولو و بابای مهربونتر از هرکس که

که میشناسمبوس

شبها موقع خواب یه جورایی عادتمون شده که اول یه کتاب باید واسش بخونم

و بعد به قول خودش نظرخواهیه انگلیسی رو ازش بپرسم و بعد چشمای

قشنگش رو میبنده و آروم تا صبح توی تختش میخوابهمحبت

این روزها کمک دست مامانش هم شده!بابا که میاد خونه براش شربت میبره.

بشقابهای غذا رو میبره و میچینه!قاشق و چنگال و بعدش پیش بابا میشینه

که واسشون غذا ببرم.و چه چیزی جز دیدن این صحنه ها میتونه من رو خوشبختتر

از این که هستم بکنه!اینکه پسرم اینقدر بزرگ شده که خوب و بد خیلی

از کارها و حرفها رو میفهمه و شده جزو فراموش نشدنیه حافظشآرام

اینکه میدونه چه وقت باید حرف بزنه و چه وقت نه!چه وقت باید شیطونی

بکنه و چه وقت نه!به قول بابا که میگه وقتی میبینمش همه ی خستگیم در میره

منم وقتی میبینمش تمام اون چیزای!بیخود زندگیم یادم میره!بگذریم...

پسر کوچولو که چه عرض کنم شاهزاده ی خونمون 12 تا حیوون و فعلا چهار تا

خوراکی به انگلیسی یاد گرفته.میتونه تا ده به فارسی و تا پنج به انگلیسی

بشمره.صلوات فرستادن بلده و سوره ی توحید رو هم تا نیمه بلده.کارهای خودش

رو خودش انجام میده.اتاقش رو مرتب میکنه.هر شب خودش مسواک

میزنه.و مهمتر از همه کلی مودبه بغلچند روز پیش بابا اومد و بردش اداره

وقتی برش گردوند گفت مژگان من واقعا مدیونتم!گفتم چرا؟خندونکگفت بخاطر

تربیت این بچه که واقعا پیش همکارام بهش افتخار میکردم وقتی از ادبش

تعریف میکردنزیبااز غذاها هم عاشق ماکارونی و پیتزاست.البته عادتش

دادم که همه نوع غذایی بخوره!فقط از تخم مرغ آبپز خیلی بدش میاد و بجاش

عاشق تخم مرغ و خرماست.از عدس پلو هم زیاد خوشش نمیاد و موقع

خوردن میگه مامان اون قهوه ای ها رو در بیاربوسبهش میگه نخود پلو!چشمک

حرفهای اشتباهی هم که میزنه یکی خواهشه که میگه خوایش میکنممحبت

یکی هم عکس که میگه عسکمحبتحرف س رو هم میگه ش و همین خیلی

حرف زدنش رو با مزه میکنه!

اما یه عادت کوچولو ناجور هم پیدا کرده که هروقت میبرمش دستشویی

بعدش گیر میده که آب بازی بکنه و تا یکربع اون تو میمونه!هرچند که میدونم

این هم گذراست و اقتضای سنش میتونه باشهچشمک

رابطه ی خیلی خوب و حسادت من برانگیزی هم با باباعلیرضا داره البته تا زمانیکه

پای دیدن کارتون از طرف پسر و فیلم سامورایی یا وسترن از طرف پدر

به صورت همزمان وسط نیاد که اونوقت خونه میشه میدون جنگ و با وساطت

و ریش سفیدیه من آتش بس میشهبای بای

خلاصه که مامانی گفتم تا خیلی از رفتنت توی چهارسالگی نگذشته

از عادتها و رفتارهات بگم که یادم نره.

دوستت داریم عزیزترین

 

 

زمستون پارسال وقت خونه تکونیه فریزر فروشگاه بابایی و سواستفاده از این موقعیتخندونک

 

 

پسندها (3)

نظرات (2)

ریحانه
28 خرداد 93 21:27
اوووق دلمو آب کردی مامانش! دلم تنگ شد برای این شاپسر مودب شیمک رو دیگه درستش کرد یا هنوز میگه شیمک؟ وای اون عکسش تو یخچال عالیه
LESWIET امیرحسین
پاسخ
آخی ایشاللا به زودی میبینیم همدیگه رو زنعمونه دیگه شیمک خیلی وقته شده شکم راجع به اون کلمه هم نگران نباش زیاد فرقی نمیکنه.فرقش تو یه نقطس!
محبوبه مامان الینا
29 خرداد 93 10:56
آفرین به این گل پسر مودب و مهربون و احسنت به مامان و بابای مهربونش که اینقدر خوب تربیتش کردن
LESWIET امیرحسین
پاسخ
ممنون خاله ی مهربون